خدا دوستان

آنانکه خدا را دوست دارند

خدا دوستان

آنانکه خدا را دوست دارند

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگاه آلوده» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سید

دوست داشت خدمتی به سید بکند به او گفتند سید را به بازار برسان خوشحال شد. به در خانه ی سید رفت و او را سوار کرد. سید  هیئت ..... بازار تهران سخنرانی داشت. سوار که شد گفت:  "چشمهات چی شده ؟ چرا اینطوری شده ؟" نفهمید سید چی میگه در جواب گفت : چشمهام چیزیش نیست آقا. سید را رساند ورودی بازار ...... بعدش به فکر فرو رفت چشمهام که چیزیش نبود بعد یادش افتاد مدتی است نگاهش را حفظ نمی کنه. سید اثر گناه را تو چشمهاش دیده بود. 

از اون به بعد هروقت سید را میبینه یا میخواد بره پیش سید ذکر یا ستار العیوب را زمزمه میکنه.  

  • شمیم سادات